رايجترين روشها براي تركيب نانوذرات شيمي مرطوب يا هسته بندي ذرات در حصار محلول ميباشد. هسته بندي زماني رخ ميدهد كه يونهاي نقره مجتمع شوند، معمولاً AgNO3 يا AgCIO4 در حضور يك عامل كاهنده به نقرهٔ كلوئيدي كاهش مييابند. هنگامي كه تجمع به حد كافي افزايش يابد، يونهاي فلز نقره محلول براي تشكيل سطحي پايدار بهم ميپيوندند. هنگامي كه خوشه كوچك باشد، به طور جدي نامطلوب ميباشد، زيرا انرژي بدست آمده بوسيلهٔ تجمع و غلظت ذرات محلول به اندازه انرژي از دست رفته از ايجاد يك سطح جديد نميباشد.[۲] هنگامي كه خوشه به اندازهاي قطعي دست مييابد، كه با عنوان شعاع بحراني نيز شناخته ميشود، تا حد زيادي مطلوب ميشود و در نتيجه براي ادامه رشد به اندازهٔ كافي پايدار ميگردد. اين هسته پس از آن در سيستم باقي ميماند و تا جايي كه اتمهاي نقره از طريق يك محلول منتشر شوند، رشد ميكنند و به سطح متصل ميگردند، هنگامي كه غلظت محلول اتمي نقره به اندازهٔ كافي كاهش يابد، امكان اتصال اتمهاي كافي به يك ديگر جهت تشكيل يك هستهٔ پايدار وجود ندارد. در اين آستانهٔ هسته بندي، نانوذرات جديد از تشكيل توقف مييابند و نقره محلول باقي مانده توسط انتشار به درون نانوذرات درحال رشد، در محلول جذب ميگردند.
در رشد ذرات، ساير مولكولها در محلول انتشار و به سطح متصل ميگردند. اين رويه سطح انرژي نانوذرات را تثبيت مينمايد و از دستيابي يونهاي نقره جديد به سطح ممانعت ميكند. اتصال اين عوامل پايا سازي/ پوشاننده رشد نانوذرات را كند و در نهايت متوقف مينمايد. رايجترين دربنديهاي ليگاند سيترات تري سديم و پلي وينيل ميباشد. اما بسياري ديگر در شرايط مختلفي براي سنتز ذرات با ابعاد، اشكال، خواص سطحي خاص مورد استفاده قرار ميگيرد.[۳] روشهاي سنتز مرطوب گوناگوني وجود دارد، از جمله استعمال كاهش قند، كاهش سيترات، كاهش از طريق بوروهيدريد سديم، روند پليل، رشد دانه با ميانجي گري و رشد به واسطهٔ نور. هر يك از اين متدها، يا تركيب آنها، درجات متفاوتي از كنترل بر توزيع اندازه و همچنين توزيع ترتيبات هندسي نانوذرات را ارائه مينمايند.
رايجترين روشها براي تركيب نانوذرات شيمي مرطوب يا هسته بندي ذرات در حصار محلول ميباشد. هسته بندي زماني رخ ميدهد كه يونهاي نقره مجتمع شوند، معمولاً AgNO3 يا AgCIO4 در حضور يك عامل كاهنده به نقرهٔ كلوئيدي كاهش مييابند. هنگامي كه تجمع به حد كافي افزايش يابد، يونهاي فلز نقره محلول براي تشكيل سطحي پايدار بهم ميپيوندند. هنگامي كه خوشه كوچك باشد، به طور جدي نامطلوب ميباشد، زيرا انرژي بدست آمده بوسيلهٔ تجمع و غلظت ذرات محلول به اندازه انرژي از دست رفته از ايجاد يك سطح جديد نميباشد.[۲] هنگامي كه خوشه به اندازهاي قطعي دست مييابد، كه با عنوان شعاع بحراني نيز شناخته ميشود، تا حد زيادي مطلوب ميشود و در نتيجه براي ادامه رشد به اندازهٔ كافي پايدار ميگردد. اين هسته پس از آن در سيستم باقي ميماند و تا جايي كه اتمهاي نقره از طريق يك محلول منتشر شوند، رشد ميكنند و به سطح متصل ميگردند، هنگامي كه غلظت محلول اتمي نقره به اندازهٔ كافي كاهش يابد، امكان اتصال اتمهاي كافي به يك ديگر جهت تشكيل يك هستهٔ پايدار وجود ندارد. در اين آستانهٔ هسته بندي، نانوذرات جديد از تشكيل توقف مييابند و نقره محلول باقي مانده توسط انتشار به درون نانوذرات درحال رشد، در محلول جذب ميگردند.
در رشد ذرات، ساير مولكولها در محلول انتشار و به سطح متصل ميگردند. اين رويه سطح انرژي نانوذرات را تثبيت مينمايد و از دستيابي يونهاي نقره جديد به سطح ممانعت ميكند. اتصال اين عوامل پايا سازي/ پوشاننده رشد نانوذرات را كند و در نهايت متوقف مينمايد. رايجترين دربنديهاي ليگاند سيترات تري سديم و پلي وينيل ميباشد. اما بسياري ديگر در شرايط مختلفي براي سنتز ذرات با ابعاد، اشكال، خواص سطحي خاص مورد استفاده قرار ميگيرد.[۳] روشهاي سنتز مرطوب گوناگوني وجود دارد، از جمله استعمال كاهش قند، كاهش سيترات، كاهش از طريق بوروهيدريد سديم، روند پليل، رشد دانه با ميانجي گري و رشد به واسطهٔ نور. هر يك از اين متدها، يا تركيب آنها، درجات متفاوتي از كنترل بر توزيع اندازه و همچنين توزيع ترتيبات هندسي نانوذرات را ارائه مينمايند.